مقاله و پاراگراف کوتاه و بلند درباره زندگی روزمره من به زبان انگلیسی

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

معرفی

برای اینکه هرکس به هدف مورد نظر خود در زندگی برسد، یک زندگی منظم و منظم ضروری است. برای موفقیت در تحصیل و حفظ سلامتی، رعایت یک روال منظم در دوران دانشجویی بسیار مهم است. پیروی از یک برنامه روزانه به ما کمک می کند زمان خود را به طور موثرتری مدیریت کنیم.

انشا کوتاه درباره زندگی روزمره من به زبان انگلیسی

ارزش زندگی پر از ماجراهای جالب را دارد. لذت بردن از همه چیزهای زیبایی که در اطرافم می بینم، از جمله مناظر زیبا، شکوفه های شکوفه، مناظر سبز، شگفتی های علم، اسرار شهر، و سهولت اوقات فراغت، لذت بخش است. علیرغم جنبه های معمول زندگی روزانه من، زندگی روزمره من سفری هیجان انگیز از تنوع و تنوع است.

من روزم را حدود ساعت 5.30 صبح شروع می کنم. به محض اینکه از خواب بیدار می شوم، مادرم برایم یک فنجان چای آماده می کند. من و برادر بزرگم بعد از نیم ساعت نوشیدن چای داغ در تراس خانه دویدیم. پس از اتمام آهسته دویدن، مسواک می زنم و برای مطالعه آماده می شوم که بدون وقفه تا زمان صبحانه ادامه دارد.

من ساعت 8.00 صبح با خانواده ام صبحانه می خورم. علاوه بر این، ما اخبار تلویزیون را تماشا می کنیم و روزنامه را در این زمان می خوانیم. روزانه سرفصل های صفحه اول و ستون ورزشی روزنامه را بررسی می کنم. بعد از صبحانه مدتی را با هم چت می کنیم. ساعت 8.30:XNUMX صبح است و همه به سر کار خود می روند. با دوچرخه ام بعد از آماده شدن به سمت مدرسه می روم.

ساعت حدود 8.45 صبح است که به مدرسه می رسم. کلاس بلافاصله بعد از مجمع در ساعت 8.55 صبح شروع می شود. پنج ساعت کلاس بعد از آن شروع می شود و بعد از آن ساعت 12 بعد از ظهر یک استراحت ناهار است چون خانه من به مدرسه نزدیک است، هنگام ناهار به خانه می روم. کلاس ها بعد از ناهار از ساعت 1.00 بعد از ظهر شروع می شود و تا ساعت 3.00 ادامه می یابد سپس تا ساعت 4.00 بعد از ظهر در محوطه دانشگاه می مانم تا در شهریه شرکت کنم.

بعد از ظهر به خانه برمی گردم و پس از نوشیدن یک فنجان چای و خوردن میان وعده با دوستانم در زمینی نزدیک بازی می کنم. خانواده معمولاً تا ساعت 5.30 عصر به خانه برمی‌گردند و با حمام در دست، مطالعه‌ام را شروع می‌کنم که بدون مزاحمت ادامه می‌یابد تا اینکه از ساعت 8.00 تا 9.00 شب، تمام خانواده دو برنامه تلویزیونی را تماشا می‌کنند.

ما از ابتدا این دو سریال را دنبال کردیم و به آنها معتاد شدیم. هنگام تماشای سریال ها، ساعت 8.30:9.30 شام می خوریم. ساعت خواب من XNUMX شب است.

برنامه من در تعطیلات کمی تفاوت دارد. بعد از صبحانه تا ناهار با دوستانم بازی می کنم. معمولاً بعد از ظهرها فیلم می بینم یا می خوابم. عادت من این است که در روزهای تعطیل از سگ خانگی خود مراقبت کنم یا اتاقم را تمیز کنم. در بازار گاهی با مادرم برای خریدهای مختلف می روم یا در آشپزخانه به او کمک می کنم.

فرهنگ لغت زندگی من فاقد کلمه کسالت است. وجود بی حال و سرمایه گذاری های بی فایده بیش از آن بیهوده است که نمی توان یک زندگی گرانبها را هدر داد. فعالیت ها و کارهای زیادی در برنامه روزانه من وجود دارد که ذهن و بدنم را در تمام طول روز مشغول می کند. این یک سفر هیجان انگیز برای داشتن یک زندگی روزمره پر از ماجرا است.

پاراگراف در مورد زندگی روزمره من به زبان انگلیسی

من به عنوان یک دانش آموز درگیر فعالیت های علمی هستم. من یک زندگی بسیار ساده و روزمره دارم. صبح زود بیدار شدن بخشی از برنامه روزانه من است. بعد از شستن دست و صورت، صورتم را هم می شوم. 

قدم بعدی من پیاده روی است. نیم ساعت راه رفتنم طول میکشه بعد از پیاده روی صبحگاهی احساس شادابی می کنم. وقتی برگشتم صبحانه منتظرم است. صبحانه من شامل یک تخم مرغ و یک فنجان چای است. به محض اینکه صبحانه ام را تمام می کنم، لباس مدرسه می پوشم. وقت شناسی برای من مهم است.

نیمکت مورد علاقه من در مدرسه نیمکتی است که در ردیف اول قرار دارد و مرتباً در آن می نشینم. من در کلاس به شدت توجه می کنم. توجه من به آنچه معلمان می گویند متمرکز است. تو کلاس من چند تا پسر شیطون هستن. من آنها را دوست ندارم. دوستان من پسرهای خوبی هستند. 

دوره چهارم ما با یک استراحت نیم ساعته به پایان می رسد. خواندن کتاب یا مجله در اتاق مطالعه یکی از فعالیت های مورد علاقه من است. زمان برای من ارزشمند است، بنابراین دوست ندارم آن را هدر دهم. برنامه روزانه من به این شکل است. هدف من این است که هر روز از آن استفاده کنم. ما برای وقت خود ارزش زیادی قائل هستیم. هدر دادن آن فایده ای ندارد.

مقاله طولانی در مورد زندگی روزمره من به زبان انگلیسی

هر فردی زندگی روزمره خود را به گونه ای متفاوت می گذراند. حرفه ما نیز بر زندگی روزمره ما تأثیر می گذارد. من در دوران دانشجویی زندگی ساده و مشترکی دارم. برای کنترل زندگی روزمره خود، یک برنامه روزانه را در نظر گرفته ام. اکثریت دانشجویان احتمالاً همین نوع زندگی را دارند.

زنگ ساعت من هر روز ساعت 5 صبح به صدا در می آید. سپس مسواک می زنم و صورتم را می شوم و نیم ساعت حمام می کنم. مادرم هر روز صبح برای من صبحانه آماده می کند. صبح با همسایه ها نیم ساعت پیاده روی می کنم. بعداً، بازنگری‌های معلمانم در فصل‌های آخر را خواندم. اولین کاری که صبح انجام می دهم دو ساعت خواندن است. علاوه بر این، من تمرینات علوم عددی و مسائل ریاضی را تمرین می کنم. ما با تمرین کامل می شویم.

ساعت هشت با اتو کردن لباسم را آماده می کنم. به محض اینکه ساعت 9:00 به ساعت می رسد، صبحانه ام را می خورم و برای مدرسه آماده می شوم. همیشه ساعت یک ربع به ده است که به موقع به مدرسه می رسم.

ما سرود ملی را می خوانیم و نماز مدرسه خود را در یک مجلس با دوستان، بزرگان و خردسالانم می خوانیم. ساعت ده است که کلاس شروع می شود. برنامه دوره مطالعه ما شامل هشت دوره است. مطالعات اجتماعی اولین موضوعی است که در دوره اول تحصیل می کنم. بعد از دوره چهارم برای ناهار بیست دقیقه استراحت می کنیم. ساعت چهار روز مدرسه تمام می شود. به محض اینکه مدرسه تمام شد، خسته شدم و به سمت خانه رفتم.

برای تهیه میان وعده ها دست و اندامم را تمیز می کنم. بعد از مدرسه، با دوستانم در زمین بازی نزدیک، فوتبال و کریکت بازی می کنم. معمولا یک ساعت طول می کشد تا بازی کنیم. وقتی ساعت 5:30 بعد از ظهر می شود، به خانه برمی گردم و شروع به انجام تکالیف می کنم. 

خواندن یادداشت ها و کتاب ها در صبح کاری است که من اغلب بعد از اتمام تکالیفم در عصر انجام می دهم. وقتی شام می خورم همیشه ساعت 8 شب است. نیم ساعت بعد استراحت می کنم. توجه من در این مدت به چند شبکه تلویزیونی آموزشی جلب می شود. 

بعد از آن بقیه تکالیفم را تمام می کنم. سپس یک رمان یا داستان را قبل از اینکه بخوابم می خوانم اگر قبلاً تمام شده باشد. زمانی که هر شب به رختخواب می روم ساعت 10 شب است.

برنامه روزانه من در تعطیلات آخر هفته و تعطیلات مختل می شود. روزنامه ها، مجلات و داستان ها چیزهایی هستند که این روزها می خوانم. با دوستانم گاهی به پارک می رویم. من و پدر و مادرم دوست داریم در تعطیلات طولانی مدتی را در خانه یکی از اقوام بگذرانیم. هرچه بیشتر به یک برنامه دقیق پایبند باشم، بیشتر احساس می کنم که یک ماشین هستم. با این وجود، اگر وقت شناس باشیم، موفق می شویم و زندگی کیفی خواهیم داشت.

نتیجه:

من یک روال سختگیرانه را در زندگی روزمره دنبال می کنم. به نظر من، چنین روتین خوبی می تواند منجر به موفقیت شود، بنابراین همیشه سعی می کنم آن را دنبال کنم. اما زندگی روزمره من در تعطیلات و تعطیلات متفاوت است. سپس بسیار از آن لذت می برم و روال فوق را رعایت نمی کنم.

ارسال نظر