براون علیه هیئت آموزش خلاصه، اهمیت، تأثیر، تصمیم، اصلاح، پیشینه، عقاید مخالف و قانون حقوق مدنی 1964

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

براون v هیئت آموزش و پرورش خلاصه

براون علیه هیئت آموزش یک پرونده برجسته دادگاه عالی ایالات متحده بود که در سال 1954 تصمیم گرفت. این پرونده شامل یک چالش قانونی برای جداسازی نژادی مدارس دولتی در چندین ایالت بود. در این پرونده، گروهی از والدین آفریقایی-آمریکایی، قانون اساسی قوانین "جدا اما برابر" را که جداسازی در مدارس دولتی را اجرا می کرد، به چالش کشیدند. دیوان عالی به اتفاق آرا تصمیم گرفت که تفکیک نژادی در مدارس دولتی ضمانت حمایت برابر قانون اصلاحیه چهاردهم را نقض می کند. دادگاه اعلام کرد که حتی اگر امکانات فیزیکی برابر باشد، عمل جداسازی کودکان بر اساس نژاد آنها فرصت‌های آموزشی نابرابر ذاتی ایجاد می‌کند. تصمیم لغو دکترین قبلی پلسی علیه فرگوسن "جدا اما برابر" نقطه عطفی در جنبش حقوق مدنی بود. این پایان جداسازی قانونی در مدارس دولتی بود و سابقه ای برای حذف تبعیض نژادی از سایر نهادهای دولتی ایجاد کرد. حکم براون علیه هیئت آموزش پیامدهای مهمی برای جامعه آمریکا داشت و موجی از فعالیت‌های حقوق مدنی و چالش‌های قانونی برای جداسازی را برانگیخت. این یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین تصمیمات دادگاه عالی در تاریخ آمریکاست.

براون v هیئت آموزش و پرورش اهمیت

اهمیت پرونده براون علیه هیئت آموزش را نمی توان اغراق کرد. این یک لحظه مهم در جنبش حقوق مدنی بود و پیامدهای گسترده ای برای جامعه آمریکا داشت. در اینجا برخی از اهمیت کلیدی آن آورده شده است:

لغو "جدا اما برابر":

این حکم صراحتاً سابقه تشکیل شده توسط پرونده Plessy v. براون علیه هیئت آموزش اعلام کرد که خود جداسازی بر اساس اصلاحیه چهاردهم، ذاتاً نابرابر است. تفکیک مدارس دولتی:

این حکم حذف تبعیض نژادی از مدارس دولتی را الزامی کرد و آغازی برای پایان تفکیک رسمی در آموزش و پرورش بود. این راه را برای ادغام سایر نهادها و امکانات عمومی هموار کرد و جداسازی نژادی عمیقاً ریشه‌دار آن زمان را به چالش کشید.

اهمیت نمادین:

فراتر از پیامدهای قانونی و عملی، این پرونده دارای اهمیت نمادین عظیمی است. این نشان داد که دیوان عالی مایل به اتخاذ موضع علیه تبعیض نژادی است و نشان دهنده تعهد گسترده تر به حقوق برابر و حمایت برابر تحت قانون است.

جرقه فعال حقوق مدنی:

این تصمیم موجی از فعالیت‌های حقوق مدنی را برانگیخت و جنبشی را برانگیخت که برای برابری و عدالت می‌جنگید. این امر به آمریکایی های آفریقایی تبار و متحدان آنها برای به چالش کشیدن جداسازی نژادی و تبعیض در همه زمینه های زندگی انرژی و بسیج کرد.

سابقه قانونی:

براون علیه هیئت آموزش یک سابقه قانونی مهم برای پرونده های حقوق مدنی بعدی ایجاد کرد. این یک پایه قانونی برای به چالش کشیدن تبعیض نژادی در سایر نهادهای عمومی مانند مسکن، حمل و نقل و رای گیری فراهم کرد که منجر به پیروزی های بیشتر در مبارزه برای برابری شد.

حمایت از آرمان های قانون اساسی:

این حکم مجدداً این اصل را تأیید کرد که بند حمایت برابر متمم چهاردهم برای همه شهروندان اعمال می شود و جداسازی نژادی با ارزش های اساسی قانون اساسی ناسازگار است. این به حفاظت از حقوق و آزادی های جوامع به حاشیه رانده شده و پیشبرد اهداف عدالت نژادی کمک کرد.

به طور کلی، پرونده براون علیه هیئت آموزش نقش دگرگون کننده ای در جنبش حقوق مدنی ایفا کرد که منجر به پیشرفت چشمگیری در مبارزه برای برابری نژادی و عدالت در ایالات متحده شد.

براون v هیئت آموزش و پرورش تصمیم

در تصمیم مهم براون علیه هیئت آموزش، دادگاه عالی ایالات متحده به اتفاق آرا اعلام کرد که تفکیک نژادی در مدارس دولتی، بند حفاظت برابر اصلاحیه چهاردهم را نقض می کند. این پرونده در سال 1952 و 1953 در دادگاه مورد بحث قرار گرفت و در نهایت در 17 مه 1954 تصمیم گرفت. نظر دادگاه که توسط قاضی ارشد ارل وارن نوشته شده است، اعلام کرد که "امکانات آموزشی جداگانه ذاتاً نابرابر هستند." بیان می‌کند که حتی اگر امکانات فیزیکی برابر باشد، عمل جداسازی دانش‌آموزان بر اساس نژادشان باعث ایجاد انگ و احساس حقارت می‌شود که تأثیر مخربی بر تحصیل و رشد کلی آنها دارد. دادگاه این تصور را رد کرد که جداسازی نژادی می‌تواند طبق اصول حفاظت برابر متمم چهاردهم قانون اساسی یا قابل قبول در نظر گرفته شود. این تصمیم، سابقه قبلی «جدا اما برابر» را که در Plessy v. دادگاه اعلام کرد که تفکیک مدارس دولتی بر اساس نژاد ذاتاً خلاف قانون اساسی است و به ایالت‌ها دستور داد تا سیستم‌های مدارس خود را با «سرعت تمام عمدی» جداسازی کنند. این حکم زمینه را برای حذف نهایی تأسیسات و مؤسسات عمومی در سراسر کشور فراهم کرد. تصمیم براون علیه هیئت آموزش نقطه عطفی در جنبش حقوق مدنی بود و تغییری را در چشم انداز قانونی در مورد برابری نژادی نشان داد. این کاتالیزور تلاش‌ها برای پایان دادن به جداسازی، هم در مدارس و هم در سایر مکان‌های عمومی بود و موجی از کنش‌گری و چالش‌های قانونی را برای از بین بردن شیوه‌های تبعیض‌آمیز آن زمان برانگیخت.

براون v هیئت آموزش و پرورش زمینه

قبل از بحث در مورد پیشینه پرونده براون علیه هیئت آموزش به طور خاص، درک زمینه گسترده‌تر جداسازی نژادی در ایالات متحده در اواسط قرن بیستم مهم است. پس از لغو برده داری در پی جنگ داخلی آمریکا، آمریکایی های آفریقایی تبار با تبعیض و خشونت گسترده مواجه شدند. قوانین جیم کرو در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم وضع شد و تبعیض نژادی را در تأسیسات عمومی مانند مدارس، پارک ها، رستوران ها و حمل و نقل اعمال می کرد. این قوانین مبتنی بر اصل "جدا اما برابر" بودند که تا زمانی که از نظر کیفیت یکسان تلقی می شدند، امکانات جداگانه را مجاز می دانستند. در اوایل قرن بیستم، سازمان ها و فعالان حقوق مدنی شروع به به چالش کشیدن جداسازی نژادی و جستجوی حقوق برابر برای آمریکایی های آفریقایی تبار کردند. در سال 20، انجمن ملی برای پیشرفت رنگین پوستان (NAACP) مجموعه ای از چالش های قانونی را برای جداسازی نژادی در آموزش آغاز کرد که به عنوان کمپین آموزشی NAACP شناخته می شود. هدف این بود که دکترین "جدا اما برابر" را که توسط تصمیم دادگاه عالی Plessy علیه فرگوسن در سال 19 ایجاد شده بود، لغو کند. استراتژی قانونی NAACP این بود که با نشان دادن تفاوت های سیستماتیک در منابع، امکانات و فرصت های آموزشی، نابرابری مدارس جدا شده را به چالش بکشد. دانشجویان آفریقایی-آمریکایی اکنون، به طور خاص به پرونده براون علیه هیئت آموزش می پردازیم: در سال 20، یک دعوای حقوقی دسته جمعی به نمایندگی از سیزده والدین آفریقایی آمریکایی در توپکا، کانزاس، توسط NAACP تنظیم شد. اولیور براون، یکی از والدین، به دنبال ثبت نام دخترش، لیندا براون، در یک مدرسه ابتدایی کاملا سفیدپوست در نزدیکی خانه آنها بود. با این حال، لیندا ملزم به حضور در یک مدرسه سیاهپوست جدا شده در چند بلوک بود. NAACP استدلال کرد که مدارس تفکیک شده در توپکا ذاتاً نابرابر هستند و ضمانت اصلاحیه چهاردهم مبنی بر حمایت برابر تحت قانون را نقض می کند. این پرونده در نهایت به عنوان براون علیه هیئت آموزش به دیوان عالی راه یافت. تصمیم دیوان عالی در مورد براون علیه هیئت آموزش در 20 مه 1935 صادر شد. این تصمیم دکترین "جدا اما برابر" را در آموزش عمومی رد کرد و حکم داد که جداسازی نژادی در مدارس دولتی ناقض قانون اساسی است. این حکم که توسط قاضی ارشد ارل وارن تهیه شد، پیامدهای گسترده ای داشت و سابقه قانونی برای تلاش های رفع تبعیض نژادی در سایر نهادهای عمومی ایجاد کرد. با این حال، اجرای تصمیم دادگاه در بسیاری از ایالت ها با مقاومت روبرو شد که منجر به روند طولانی تبعیض نژادی در دهه های 1896 و 1951 شد.

براون v هیئت آموزش و پرورش خلاصه پرونده

براون علیه هیئت آموزشی توپکا، 347 ایالات متحده 483 (1954) حقایق: این پرونده از چندین پرونده تلفیقی، از جمله براون علیه هیئت آموزشی توپکا، کانزاس منشأ گرفته است. شاکیان، کودکان آفریقایی آمریکایی و خانواده هایشان جداسازی مدارس دولتی در کانزاس، دلاور، کارولینای جنوبی و ویرجینیا را به چالش کشیدند. آنها استدلال کردند که تفکیک نژادی در آموزش عمومی ناقض بند حفاظت برابر متمم چهاردهم است. موضوع: موضوع اصلی در دادگاه عالی این بود که آیا تبعیض نژادی در مدارس دولتی می تواند طبق قانون اساسی تحت دکترین «جدا اما برابر» که توسط تصمیم Plessy علیه فرگوسن در سال 1896 ایجاد شده است، مورد حمایت قرار گیرد یا اینکه ضمانت حمایت برابر قانون چهاردهم را نقض می کند. اصلاحیه. تصمیم: دیوان عالی کشور به اتفاق آرا به نفع شاکیان رای داد و تفکیک نژادی در مدارس دولتی را مغایر قانون اساسی دانست. استدلال: دادگاه تاریخچه و هدف اصلاحیه چهاردهم را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که تدوین کنندگان قصد نداشتند که اجازه آموزش جداگانه را بدهد. دادگاه تشخیص داد که آموزش برای رشد یک فرد حیاتی است و جداسازی باعث ایجاد احساس حقارت می شود. دادگاه دکترین "جدا اما برابر" را رد کرد و بیان کرد که حتی اگر امکانات فیزیکی برابر باشد، عمل جداسازی دانش آموزان بر اساس نژاد باعث ایجاد نابرابری ذاتی می شود. به گفته دادگاه، جداسازی، دانش آموزان آفریقایی-آمریکایی را از فرصت های آموزشی برابر محروم کرد. دادگاه تشخیص داد که تفکیک نژادی در آموزش عمومی ذاتاً بند حفاظت برابر اصلاحیه چهاردهم را نقض می کند. این سازمان اعلام کرد که امکانات آموزشی جداگانه ذاتاً نابرابر هستند و دستور حذف تبعیض‌آمیز مدارس دولتی با "سرعت تمام عمدی" را صادر کرد. اهمیت: تصمیم براون علیه هیئت آموزش، سابقه «جدا اما برابر» را که توسط پلسی علیه فرگوسن ایجاد شده بود، لغو کرد و جداسازی نژادی در مدارس دولتی را خلاف قانون اساسی اعلام کرد. این یک پیروزی بزرگ برای جنبش حقوق مدنی بود، الهام بخش فعالیت های بیشتر شد و زمینه را برای تلاش های رفع تبعیض نژادی در سراسر ایالات متحده فراهم کرد. این تصمیم به نقطه عطفی در مبارزه برای برابری نژادی تبدیل شد و یکی از مهمترین پرونده های دادگاه عالی در تاریخ آمریکا باقی مانده است.

براون v هیئت آموزش و پرورش تأثیر

تصمیم براون علیه هیئت آموزش تأثیر قابل توجهی بر جامعه آمریکا و جنبش حقوق مدنی داشت. برخی از تأثیرات کلیدی عبارتند از:

تفکیک مدارس:

تصمیم براون تفکیک نژادی در مدارس دولتی را خلاف قانون اساسی اعلام کرد و حذف تبعیض از مدارس را الزامی کرد. این منجر به ادغام تدریجی مدارس در سراسر ایالات متحده شد، اگرچه این روند با مقاومت مواجه شد و سال‌های بیشتری طول کشید تا به طور کامل انجام شود.

سابقه قانونی:

این حکم یک سابقه قانونی مهم ایجاد کرد که جداسازی بر اساس نژاد خلاف قانون اساسی است و ضمانت حمایت برابر متمم چهاردهم را نقض می کند. این سابقه بعداً برای به چالش کشیدن جداسازی در سایر زمینه‌های زندگی عمومی به کار گرفته شد که منجر به جنبش گسترده‌تری علیه تبعیض نژادی شد.

نماد برابری:

تصمیم براون به نمادی از مبارزه برای برابری و حقوق مدنی در ایالات متحده تبدیل شد. این بیانگر رد دکترین «جدا اما برابر» و نابرابری ذاتی آن بود. این حکم به فعالان حقوق مدنی الهام بخشید و انرژی داد و به آنها یک پایه قانونی و اخلاقی برای مبارزه با جداسازی و تبعیض داد.

فعالیت های حقوق مدنی بیشتر:

تصمیم براون نقش مهمی در تقویت جنبش حقوق مدنی ایفا کرد. این یک استدلال حقوقی روشن به فعالان ارائه کرد و نشان داد که دادگاه ها مایل به مداخله در مبارزه با جداسازی نژادی هستند. این حکم به فعالیت‌ها، تظاهرات و چالش‌های قانونی بیشتر برای از بین بردن جداسازی در تمام جنبه‌های جامعه دامن زد.

فرصت های آموزشی:

تبعیض‌زدایی مدارس فرصت‌های آموزشی را برای دانش‌آموزان آفریقایی-آمریکایی ایجاد کرد که قبلاً از آنها محروم بودند. این ادغام باعث بهبود منابع، امکانات و دسترسی به آموزش با کیفیت شد. این به شکستن موانع سیستمی برای آموزش کمک کرد و پایه ای برای برابری و فرصت های بیشتر فراهم کرد.

تأثیر گسترده تر بر حقوق مدنی:

تصمیم براون تأثیر موجی بر مبارزات حقوق مدنی فراتر از آموزش داشت. این زمینه را برای چالش هایی در برابر تسهیلات تفکیک شده در حمل و نقل، مسکن و اقامتگاه های عمومی فراهم کرد. این حکم در موارد بعدی مورد استناد قرار گرفت و به عنوان مبنایی برای از بین بردن تبعیض نژادی در بسیاری از زمینه‌های زندگی عمومی بود.

در مجموع، تصمیم براون علیه هیئت آموزش تأثیر دگرگون کننده ای بر مبارزه با تبعیض نژادی و نابرابری در ایالات متحده داشت. نقش مهمی در پیشبرد اهداف حقوق مدنی، الهام بخشیدن به فعالیت بیشتر، و ایجاد سابقه قانونی برای از بین بردن تبعیض نژادی ایفا کرد.

براون v هیئت آموزش و پرورش اصالحیه

پرونده براون علیه هیئت آموزش شامل ایجاد یا اصلاح هیچ گونه اصلاحیه قانون اساسی نبود. در عوض، این پرونده بر تفسیر و اعمال بند حفاظت برابر متمم چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده متمرکز بود. بند حفاظت برابر، که در بخش 1 اصلاحیه چهاردهم یافت شده است، بیان می کند که هیچ دولتی نباید "حمایت برابر قوانین را از هیچ فردی در صلاحیت خود منع کند." دیوان عالی، در تصمیم خود در مورد براون علیه هیئت آموزش، تشخیص داد که تفکیک نژادی در مدارس دولتی این ضمانت حمایت برابر را نقض می کند. در حالی که این پرونده مستقیماً هیچ یک از مقررات قانون اساسی را اصلاح نکرد، حکم آن نقش مهمی در شکل دادن به تفسیر اصلاحیه چهاردهم و تأیید اصل حمایت برابر تحت قانون داشت. این تصمیم به تکامل و گسترش حمایت های قانون اساسی برای حقوق شهروندی، به ویژه در زمینه برابری نژادی کمک کرد.

براون v هیئت آموزش و پرورش نظر مخالف

در پرونده براون علیه هیئت آموزش چندین نظر مخالف وجود داشت که بیانگر نظرات قضات مختلف دیوان عالی کشور بود. سه نفر از قاضی ها نظرات مخالفی را ارائه کردند: قاضی استنلی رید، قاضی فلیکس فرانکفورتر و قاضی جان مارشال هارلان دوم. در نظر مخالف خود، قاضی استنلی رید استدلال کرد که دادگاه باید قوه مقننه و فرآیند سیاسی را برای رسیدگی به مسائل مربوط به تفکیک نژادی در آموزش و پرورش موکول کند. او معتقد بود که پیشرفت اجتماعی باید از طریق بحث عمومی و فرآیندهای دموکراتیک حاصل شود نه از طریق مداخله قضایی. قاضی رید نگرانی خود را در مورد تجاوز از اختیارات دیوان و مداخله در اصل فدرالیسم با تحمیل تبعیض نژادی از سوی دادگاه ابراز کرد. در مخالفت خود، قاضی فلیکس فرانکفورتر استدلال کرد که دادگاه باید به اصل محدودیت قضایی پایبند باشد و از پیشینه قانونی تثبیت شده در پرونده Plessy v. Ferguson پیروی کند. او مدعی شد که دکترین "جدا اما برابر" باید دست نخورده باقی بماند، مگر اینکه نشانه ای واضح از قصد تبعیض آمیز یا رفتار نابرابر در آموزش وجود داشته باشد. قاضی فرانکفورتر معتقد بود که دیوان نباید از رویکرد سنتی خود در احترام به تصمیم گیری های قانونی و اجرایی دور شود. قاضی جان مارشال هارلان دوم، در نظر مخالف خود، نگرانی های خود را در مورد تضعیف حقوق دولت ها توسط دیوان و خروج آن از محدودیت قضایی ابراز کرد. او استدلال کرد که اصلاحیه چهاردهم صراحتاً جداسازی نژادی را ممنوع نکرده است و هدف از این اصلاحیه پرداختن به مسائل برابری نژادی در آموزش نیست. قاضی هارلان معتقد بود که تصمیم دادگاه فراتر از اختیارات آن است و به اختیارات محفوظ به ایالت ها تجاوز می کند. این نظرات مخالف دیدگاه های متفاوتی را در مورد نقش دیوان در رسیدگی به مسائل جداسازی نژادی و تفسیر اصلاحیه چهاردهم منعکس می کرد. با این حال، علی‌رغم این مخالفت‌ها، حکم دیوان عالی در پرونده براون علیه هیئت آموزش به عنوان نظر اکثریت باقی ماند و در نهایت منجر به حذف تبعیض از مدارس دولتی در ایالات متحده شد.

بیچاره v فرگوسن

Plessy v. Ferguson یک پرونده برجسته دادگاه عالی ایالات متحده بود که در سال 1896 تصمیم گرفت. این پرونده شامل یک چالش قانونی با قانون لوئیزیانا بود که به جداسازی نژادی در قطارها نیاز داشت. هومر پلسی، که تحت "قانون یک قطره" لوئیزیانا به عنوان یک آمریکایی آفریقایی تبار طبقه بندی شده بود، عمداً قانون را نقض کرد تا قانون اساسی بودن آن را آزمایش کند. پلسی سوار واگن قطار "فقط سفید" شد و از حرکت به سمت واگن "رنگی" تعیین شده خودداری کرد. او دستگیر و به تخلف از قانون متهم شد. پلسی استدلال کرد که این قانون بند حفاظت برابر اصلاحیه چهاردهم قانون اساسی ایالات متحده را نقض می کند، که رفتار برابر را تحت قانون تضمین می کند. دادگاه عالی در یک تصمیم 7-1، قانون لوئیزیانا را بر اساس قانون اساسی تایید کرد. نظر اکثریت که توسط قاضی هنری بیلینگز براون نوشته شد، دکترین «جدا اما برابر» را ایجاد کرد. دادگاه تشخیص داد که جداسازی تا زمانی که امکانات جداگانه ای که برای نژادهای مختلف در نظر گرفته شده از نظر کیفیت یکسان باشد، قانون اساسی است. تصمیم در پرونده Plessy v. Ferguson به تفکیک نژادی قانونی اجازه داد و به یک سابقه قانونی تبدیل شد که مسیر روابط نژادی را در ایالات متحده برای چندین دهه شکل داد. این حکم قوانین و سیاست‌های «جیم کرو» را در سراسر کشور مشروعیت بخشید، که تبعیض نژادی و تبعیض را در جنبه‌های مختلف زندگی عمومی اعمال می‌کرد. پلسی علیه فرگوسن تا زمانی که با تصمیم متفق القول دیوان عالی در پرونده براون علیه هیئت آموزش در سال 1954 لغو شد. تصمیم براون نشان داد که جداسازی نژادی در مدارس دولتی، بند حفاظت برابر را نقض می‌کند و نقطه عطف قابل توجهی را در این زمینه نشان می‌دهد، به عنوان یک سابقه باقی ماند. مبارزه با تبعیض نژادی در ایالات متحده

قانون حقوق شهروندی of 1964

قانون حقوق مدنی 1964 یک قانون مهم است که تبعیض بر اساس نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت یا منشاء ملی را ممنوع می کند. این یکی از مهم‌ترین قوانین حقوق مدنی در تاریخ ایالات متحده محسوب می‌شود. این قانون در 2 ژوئیه 1964 پس از یک بحث طولانی و بحث برانگیز در کنگره توسط رئیس جمهور لیندون بی. جانسون به قانون تبدیل شد. هدف اصلی آن پایان دادن به تفکیک نژادی و تبعیض بود که در جنبه های مختلف زندگی عمومی از جمله مدارس، استخدام، امکانات عمومی و حقوق رای ادامه داشت. مفاد کلیدی قانون حقوق مدنی 1964 عبارتند از:

حذف تفکیک از تأسیسات عمومی عنوان یک قانون، تبعیض یا تفکیک در اماکن عمومی مانند هتل ها، رستوران ها، تئاترها و پارک ها را ممنوع می کند. این بیان می‌کند که افراد نمی‌توانند بر اساس نژاد، رنگ، مذهب یا منشاء ملی از دسترسی به این مکان‌ها محروم شوند یا با آنها رفتار نابرابر صورت گیرد.

عدم تبعیض در برنامه های با بودجه فدرال عنوان دوم، تبعیض را در هر برنامه یا فعالیتی که کمک مالی فدرال دریافت می کند، ممنوع می کند. طیف وسیعی از زمینه ها از جمله آموزش، مراقبت های بهداشتی، حمل و نقل عمومی و خدمات اجتماعی را پوشش می دهد.

عنوان III فرصت های شغلی برابر تبعیض شغلی را بر اساس نژاد، رنگ، مذهب، جنسیت یا منشاء ملی ممنوع می کند. کمیسیون فرصت های شغلی برابر (EEOC) را ایجاد کرد که مسئول اعمال و اطمینان از انطباق با مفاد این قانون است.

حمایت از حق رای عنوان چهارم قانون حقوق مدنی شامل مقرراتی با هدف حفاظت از حقوق رای و مبارزه با اعمال تبعیض آمیز، مانند مالیات های نظرسنجی و آزمون های سوادآموزی است. به دولت فدرال اجازه داد تا برای حفاظت از حقوق رای و تضمین دسترسی برابر به فرآیند انتخابات اقدام کند. علاوه بر این، این قانون همچنین خدمات روابط اجتماعی (CRS) را ایجاد کرد که برای جلوگیری و حل و فصل درگیری های نژادی و قومی و ترویج تفاهم و همکاری بین جوامع مختلف کار می کند.

قانون حقوق مدنی 1964 نقش مهمی در پیشبرد اهداف حقوق مدنی در ایالات متحده و از بین بردن تبعیض نهادینه شده ایفا کرد. از آن زمان با قوانین حقوق مدنی و ضد تبعیض بعدی تقویت شده است، اما همچنان نقطه عطفی در مبارزه مداوم برای برابری و عدالت است.

ارسال نظر