انشا 200، 250,300،400 و XNUMX کلمه ای در مورد همسایه من به زبان انگلیسی و هندی

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

انشا کوتاه در مورد همسایه من به زبان انگلیسی

معرفی:

داشتن همسایگان مفید برای همه نعمت است. داشتن همسایه هایی که حامی، دلسوز و مایل به کمک هستند، زندگی را ساده تر می کند. اغلب، زمانی که در تعطیلات یا به هر دلیل دیگری در خانه نیستیم، لازم است همسایگانی داشته باشیم تا از خانه ما مراقبت کنند.

در مواقع اضطراری یا در صورت بروز هر گونه مشکل، اولین کسانی هستند که به ما کمک خواهند کرد. همسایگان ما بعد از اقوام نزدیک‌ترین افراد به ما هستند. بنابراین، می توان گفت که آنها از اقوام نزدیکتر هستند. در مقاله خود، ویژگی های یک همسایه مفید را برجسته می کنم، زیرا اقوام ما در این مدت دور زندگی می کنند.

در اینجا چند ویژگی وجود دارد که می‌خواهم همسایه‌ام را در مقاله همسایه‌ام توصیف کنم. داشتن چنین همسایه ای مهربان و حامی نعمت است. خانواده من مثل خانواده آنهاست.

خانواده بهاتیا در همسایگی من زندگی می کنند. آقای بهاتیا در میانسالی خود فردی بسیار سخاوتمند است. او با همسر و دو پسرش که در خارج از کشور تحصیل می کنند زندگی می کند. او برای بخش MSEB به عنوان کارمند دولتی کار می کند. با وجود شخصیت ساده اش، جذاب است.

او نیز مانند همسرش، خانم بهاتیا، بسیار سخت کوش است. همه چیز به او بستگی دارد که همه کارهای خانه را انجام دهد. آشپزی برای او لذت بخش است. غذاهای مخصوص او همیشه در دسترس من است که آنها را درست کند. طبیعت آنها هر دو بسیار مفید است. در جامعه از شهرت مثبتی برخوردارند.

از آنجایی که آنها افراد با تجربه ای هستند، همیشه در صورت نیاز به مشاوره به آنها مراجعه می کنم. به جشنواره ها و مناسبت های خاص هم دعوتم می کنند. حالا ما یک خانواده هستیم.

نتیجه:

حفظ رابطه مثبت با همسایگان بسیار مهم است زیرا آنها نزدیک ترین افراد به ما هستند. در زمان های ضخیم و نازک، آنها اولین کسانی هستند که به ما کمک می کنند. داشتن چنین همسایگان مهربانی به من احساس خوشبختی می دهد.

انشا 250 کلمه ای در مورد همسایه من به زبان انگلیسی

داشتن همسایه های مهربان در اطراف خود برای یک خانواده یک نعمت است. هر وقت برای خانواده‌ای که اقوامشان دور هستند مشکلی پیش می‌آید، همسایه‌ها برای کمک به آن‌ها حاضرند.

اولین بار با شوهرم وارد این کلنی شدم. شوهرم در بانک کار می کرد. همه چیز برای من یک راز بود و من و آنها با هم غریبه بودیم. در دنیای امروز، مردم دیگر به یکدیگر اعتماد ندارند. از همان ابتدا خانم آگراوال، یک خانم خوش قلب به ما کمک کرد. او در همسایگی آپارتمان ما زندگی می کند. وقتی وارد آپارتمان شدیم، صورت‌هایمان پر از لبخند شیرین او شد.

علاوه بر این، همسرم به دلیل مشکلات سلامتی نتوانستند به ما بپیوندند، بنابراین من هیچ تجربه ای در انجام کارهای خانه نداشتم. خانم آگراوال همیشه در تمام مراحل به من کمک می کرد، حتی وقتی خیلی عصبی بودم. تا اینکه آشپزخانه ام را درست کردم، او برایمان غذا درست کرد. نکاتی که او برای نظم دادن به خانه به من داد نیز بسیار مفید بود. در او مادرم را دیدم.

در پی ایست قلبی ناگهانی شوهرش، خانم آگراوال با تنها پسرش زندگی می کرد. او دو دختر متاهل نیز دارد. او همچنین پسری دارد که بسیار مهربان است و همیشه مایل به کمک به دیگران است. این خانواده بسیار خوش اخلاق و با فرهنگ است. ایمان آنها به خدا قوی است. خانم آگراوال علاوه بر اینکه یک خانم تحصیل کرده است، دارای مدرک فوق لیسانس زبان انگلیسی نیز می باشد.

او یک پسر دارد که حسابدار رسمی است. واضح است که او فردی بسیار عاقل است. از آنجایی که او یک زن مجرد بود، خانه او به خوبی اداره می شد. او به فرزندانش ارزش های مثبتی را القا کرد. اولین کاری که او صبح انجام می دهد این است که ساعت 5 صبح از خواب بیدار می شود و پیاده روی می کند و یوگای سبک انجام می دهد.

کارهای خانه او پس از انجام مراسم پوجا تکمیل می شود. اکثر کارهای او توسط خودش انجام می شود. نظافت و سازماندهی از ویژگی های خانه اوست. غیرممکن است که او هرگز از چیزی خالی باشد زیرا او همه چیز را به خوبی مدیریت می کند. من هرگز در صورت نیاز به غذا با او دریغ نمی کنم و نیازهای من همیشه برآورده می شود.

او پس از از دست دادن همسرش به این زودی، زمانی که فرزندانش بسیار جوان بودند، تعهدی راسخ به آموزش فرزندانش و ارائه آموزش با کیفیت به آنها داشت. او در طول زندگی خود مبارزات زیادی را تجربه کرده بود. ملاقات با خانم آگراوال، زنی که به دیگران الهام می بخشد، لذت بخش بود. او هم به من دلگرمی می دهد. همیشه برای هر مشکلی که او با آن روبرو می شود راه حلی وجود دارد.

اولین غریزه من این است که هر زمان که در یک مربا هستم به سمت او بدوم. حتی شوهرم هم به او احترام می گذارد و از او قدردانی می کند. کار کردن با شما باعث خوشحالی بود. رابطه ما با آنها شبیه یک خانواده است. چه خوشحال باشیم و چه ناراضی، آنها بخشی از زندگی ما هستند.

این واقعیت که او و خانواده اش همیشه در کنار ما هستند به این معنی است که ما هرگز دلتنگ خانواده خود نمی شویم. با ما نیز مانند خانواده رفتار می شود. داشتن چنین همسایه و خانواده فوق العاده ای فوق العاده است. آرزوی من همیشه سلامت و شادی اوست.

انشا طولانی در مورد همسایه من به زبان انگلیسی

معرفی:

به عنوان انسان، همه ما بخشی از جامعه و یک محله هستیم. این مکان تأثیر بسزایی در زندگی ما دارد که ضروری است. تعیین می کند که ما در زندگی کجا هستیم و چگونه کار می کنیم. محله ما یکی از مهمترین جنبه های زندگی ماست. اگر اینجا خوشحال نباشیم، نمی توانیم با آرامش زندگی کنیم.

همه چیز درباره محله من

محله من عالیه این مکان فوق العاده ای است زیرا امکانات زیادی را ارائه می دهد. محله من به دلیل پارک سبز نزدیک خانه من بسیار زیباتر است. بچه ها همچنین می توانند در تمام طول روز روی تاب در پارک با شادی بازی کنند.

همچنین زندگی در همسایگی من مزایای دیگری نیز دارد. وجود یک فروشگاه مواد غذایی در کنار پارک تضمین می کند که نیازهای مردم بدون نیاز به سفر دور برآورده می شود. آن خواربارفروشی تنها جایی است که همسایه‌ام می‌خرد.

از آنجایی که مالک در همان منطقه زندگی می کند، با همه بسیار صمیمانه است. همه ما با خرید از فروشگاه مواد غذایی در زمان و هزینه خود صرفه جویی می کنیم. همیشه یک پارک تمیز در محله من وجود دارد.

به طور مرتب توسط تیم تعمیر و نگهداری تمیز و ضدعفونی می شود. عصرها، همسایه های من می توانند بنشینند و استراحت کنند، در حالی که صبح ها می توانند بیرون بروند و از هوای پاک و تازه لذت ببرند.

چرا من محله ام را دوست دارم?

ما همسایه های شگفت انگیزی داریم که جدا از امکانات درجه یک زندگی ما را در محله من بهتر می کنند. یک محله موفق بیشتر از امکانات است.

با توجه به طبیعت شیرین همسایه ام در این مورد شانس آوردم. آرام نگه داشتن منطقه تضمین می کند که همه در هماهنگی زندگی کنند. در تجربه من، همه برای کمک در مواقع اضطراری در خانه کسی عجله می کنند.

محله ما نیز هر از گاهی رویدادهایی را برگزار می کند تا همه بتوانند دور هم جمع شوند و از خود لذت ببرند. بازی با دوستان محله ام برای من بسیار سرگرم کننده است.

آنها اکثراً هم سن من هستند، بنابراین هر روز عصر با هم دوچرخه سواری می کنیم و تاب می زنیم. دوستان ما هم ما را به جشن تولدشان دعوت می کنند و با هم می رقصیم و می خوانیم. ساکنان قطعا بخش مورد علاقه من در محله من هستند.

هر وقت مردم فقیر را می بینم که دست خالی برمی گردند، همیشه تعجب می کنم که چرا این کار را می کنیم. یک مراسم اهدای اهدایی نیز توسط محله من هر سال برگزار می شود. خانواده ها با اهدای لباس، اسباب بازی و سایر ملزومات به نیازمندان در این برنامه شرکت می کنند.

این باعث می شود ما یک خانواده بزرگ با هم زندگی کنیم. مهم نیست که ما در خانه های مختلف زندگی می کنیم، قلب های ما با عشق و احترام به هم پیوند خورده است.

نتیجه:

برای یک زندگی خوب، زندگی در یک محله دلپذیر ضروری است. در واقع، همسایگان ما نسبت به اعضای خانواده ما مفیدتر هستند. به این دلیل است که آنها در نزدیکی زندگی می کنند، بنابراین به احتمال زیاد در مواقع اضطراری کمک می کنند. به همین ترتیب، محله من بسیار تمیز و دوستانه است و زندگی من را شاد و خوشحال می کند.

پاراگراف طولانی در مورد همسایه من به زبان انگلیسی

همسایه های ما افرادی هستند که همسایه یا نزدیک خانه هستند. آنها در زندگی ما نقش حیاتی دارند و می توانند از جوامع یا کشورهای مختلف آمده باشند. یک همسایه مهربان عضوی از خانواده ما می شود و همیشه آماده است تا در صورت نیاز به ما کمک کند. وقتی خانواده ما در اطراف ما نیستند، با در میان گذاشتن شادی و غم خود با ما به ما آرامش می دهند.

فردی که در همسایگی من زندگی می کند مهربان، متواضع و دلسوز است. Sonalee Shirke یک مهندس نرم افزار در یک شرکت معتبر است. من می توانم با کمک همسایه ایده آلم مشکلاتم را حل کنم. شخصیت پر جنب و جوش، طبیعت سرگرم کننده و شادی او، او را به شادترین فردی تبدیل کرده است که تا به حال دیده ام. او با رفتار و تجربه پخته خود مرا راهنمایی می کند و من را از دام ها نجات می دهد.

رابطه من با او بر اساس به اشتراک گذاشتن و بحث در مورد همه چیز است. هیچ کس بیشتر از او دلسوز، فداکار و دوست داشتنی نیست. طبیعت دوستانه و مفید او در ساختمان ما برجسته است و او را به دوست داشتنی ترین عضو شرکت ما تبدیل می کند. جشنواره ها زمان او برای گرد هم آوردن مردم و جشن گرفتن هر رویداد است.

جامعه ما توسط دیگران مختل شده است. در جشن ها، از اینکه بچه ها شرکت نمی کنند و بازی نمی کنند، بدشان می آید. آنها قوطی کرم هستند که نمی توانیم برای هیچ کمکی به آنها تکیه کنیم. علاوه بر این، آنها همیشه به شیوه ای غیبت آمیز، شاکی و سرزده رفتار می کنند. این یک محیط ناسالم ایجاد می کند و بسیاری را تحت تاثیر قرار می دهد.

مفهوم انسانیت توسط افراد خاصی فراموش شده است و آنها دائماً غیراخلاقی رفتار می کنند. بدیهی است که ما نمی توانیم همسایگان خود را انتخاب کنیم، اما می توانیم با هم کار کنیم تا دنیا را به مکانی شادتر تبدیل کنیم. به گفته ویلیان کسل، "همسایه مهربان بودن در یک محله رو به زوال، دلسرد کننده است." بنابراین نحوه برخورد ما با دیگران مهم است.

پاراگراف کوتاه در مورد همسایه من به زبان انگلیسی

همسایه مهربان نعمت است. زندگی در همسایگی آقای دیوید لذت بخش است. جنتلمن درون او در هر قدمی می درخشد. همه او را بسیار مفید می دانند.

آقای دیوید علاوه بر اینکه یک تاجر ثروتمند است، خانواده پرجمعیتی نیز دارد. به نظر من او بسیار باهوش است. دو سگ او حیوانات خانگی او هستند. اگرچه او ثروتمند است، اما تکبر نشان نمی دهد. او با همه با مهربانی و سخاوت رفتار می کند.

آقای دیوید علاوه بر پسران و دخترانش، چهار نوه نیز دارد. او از پسر بزرگش کمک می گیرد. پسر دوم علاوه بر همسن و سال من، به مدرسه دولتی می رود. در خانواده او دو دختر وجود دارد که به ترتیب در کلاس های نهم و هفتم تحصیل می کنند. او علاوه بر مادرش با پدرش زندگی می کند.

اعضای خانواده او همه افراد خوبی هستند. مهربانی و دین در پدرش بسیار است. در فرزندانش حس خوش اخلاقی و سرشت مهربانی وجود دارد. دانش آموزان نیز به خوبی مورد توجه آنها قرار می گیرند. چارلز، پسر دوم، همیشه به من کمک می کند تا مشکلاتم را حل کنم.

در پارک مشترک، آقای دیوید میزبان همه همسایگان در جشنواره هایی مانند کریسمس گردهمایی است. او گاهی کمک می کند و گاهی تمام هزینه را تقبل می کند.

من از همکاری و کمک به آقای داوود و خانواده اش قدردانی می کنم. آنها نوعی احساس خانوادگی را در بین همسایه ها از دست داده اند.

ارسال نظر