مقاله 100، 200، 250، 300، 400 و 500 کلمه ای در مورد جنگ به زبان انگلیسی و هندی

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

مقاله کوتاه در مورد جنگ به زبان انگلیسی

معرفی:

اصطلاح جنگ به درگیری بین گروه ها اشاره دارد. این گروه ها از سلاح و زور استفاده می کنند. درگیری های داخلی جنگ نیستند. اگر گروه های شورشی با یکدیگر می جنگند، نیروهای خارجی می توانند مداخله کنند. جنگ توسط فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد به عنوان "وضعیت درگیری مسلحانه بین ملت ها یا دولت ها" و "مبارزه برای برتری، برتری یا برتری" تعریف شده است.

جنگ را می توان به روش های مختلفی انجام داد، از اختلافات در مقیاس کوچک تا درگیری های تمام عیار. انواع جنگ عبارتند از:

دو یا چند کشور در جنگ های بین المللی می جنگند. در سال 2003، ایالات متحده، بریتانیا و سایر کشورهای ائتلاف علیه رژیم صدام حسین در جنگ عراق جنگیدند.

درگیری بین گروه هایی از مردم در یک کشور جنگ داخلی نامیده می شود. تحت شرایط خاص، کشورهای خارجی هنوز هم می توانند در به دست آوردن کنترل کل ملت مشارکت داشته باشند. یک جنگ داخلی بزرگ در سال های اخیر، جنگ داخلی سوریه بوده است که در سال 2011 آغاز شد و بیش از شش سال به طول انجامید.

جنگ نیابتی جنگی است که بین دو یا چند کشور انجام می شود اما بدون نبرد مستقیم. آنها به جای جنگیدن در نبردهای خود از پروکسی استفاده می کنند. جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی نمونه ای از جنگ نیابتی بود که طی آن هر دو ابرقدرت به متحدان خود کمک مالی می کردند.

جنگ همچنین در طول تاریخ اشکال مختلفی داشته است که هر کدام مجموعه ای از علل و پیامدهای خاص خود را دارند. واضح است که جنگ هزینه هنگفتی، هم از نظر تلفات جانی و هم از نظر خسارت اقتصادی دارد.

ایجاد یک محیط آرام در اطراف ما بهترین راه برای توقف جنگ است. ما می توانیم بدون نگرانی از جنگ و جنگ در میان خود شاد زندگی کنیم. هزاران نفر در جنگ جان خود را از دست می دهند و اموالشان از بین می رود. همه مردم اطراف ما باید حس برادری و خواهری را ایجاد کنند که به کاهش جنگ کمک می کند.

نتیجه:

مهمترین چیز ایجاد یک محیط صلح آمیز است که جنگ را کاهش دهد و برادری و خواهری را تقویت کند. این ممکن است منجر به از دست دادن مردم و جهان شود. برای داشتن یک زندگی مسالمت آمیز و شاد، باید جنگ را متوقف کنیم و همه را به انجام همین کار تشویق کنیم.

 پاراگراف طولانی در مورد جنگ به زبان انگلیسی

معرفی:

بدون شک جنگ بدترین تجربه بشریت است. در نتیجه شهرهای ویران شده و انسان های مرده، ملت های جدیدی را ایجاد کرده است. حتی اگر کوتاه و سریع باشد، مستلزم کشتار جمعی است. با وجود اینکه کارگیل حتی یک جنگ هم نیست، چشمان ما را به ماهیت پلید اقدام نظامی باز کرده است.

جنگ‌های جهانی جنگ‌های بی‌رحمانه‌ای بود که منجر به نابودی دسته جمعی نژادها و جنایات غیرقابل تحمل بر غیرنظامیان بی‌گناه شد. این پیروزی یا شکست است که مهم است، نه قانون. سلاح های کامپیوتری در قرن بیست و یکم قدرت تخریب ما را میلیون ها برابر افزایش داده است.

با وجود دگرگونی کامل سلاح‌ها و تاکتیک‌ها، هیچ عامل بازدارنده‌ای نتوانسته است درگیری‌های انسانی را خاموش کند. اگرچه متفاوت به نظر می رسد، اما توانسته درگیری را فرو نشاند. جنگ افروزان ممکن است فکر کنند که کاملاً متفاوت است، اما مردم عادی مرگ و ویرانی را می بینند. ناکازاکی، هیروشیما، عراق و افغانستان همگی از سال 1945 توسط جنگ ویران شده‌اند. ما در هزاره جدید گزینه‌های بیشتری داریم، اما عیب اصلی ما ترس از دیگران، شکست انسانی اولیه ما است.

جنگ در مورد تسلط بر منطقه یا جهان، اثبات برتری، هژمونی و بقای اقتصادی است. ممکن است موقتی باشد که جنگ های اخیر به منظور حفظ اثربخشی دموکراسی است.

به گفته سرهنگ مک گرگور، مورخ و تحلیلگر نظامی ایالات متحده: "ما با هیتلر به دلیل نازی بودن یا استالین به دلیل کمونیست بودن با هیتلر نبردیم." به همین ترتیب، سفیر ایالات متحده در ناتو اظهار داشت: "ارزش های مشترک ما آزادی، دموکراسی، حاکمیت قانون و احترام به حقوق بشر به اندازه قلمرو ما ارزشمند است."

شکی نیست که منافع حیاتی در جنگ عراق و افغانستان از اهمیت اولیه برخوردار است. با وجود تروریسم و ​​رنج انسانی، ناتو چیزهای زیادی را از کشمیر، آفریقا، چچنی و الجزایر دور نگه داشته است. انتظارات ما برای مداخله در موارد نقض حقوق بشر توسط بوسنی، کوزوو و تیمور شرقی افزایش یافته است.

موشک های دستی که می توانند هواپیما را ساقط کنند، وضعیت امروز را به شدت تغییر داده اند. سومالی و افغانستان هر دو با چنین شرایطی مواجه بودند. در سال 1993، سلاح های جدید توسعه یافته به دست مزدوران و شبه نظامیان افتاد.

یک کمپین ابرقدرت در سومالی توسط شبه‌نظامیان بد‌تغذیه و بد‌تغذیه ویران شد. با مداخله، جنگ داخلی در سومالی تشدید شد. در سال 1998، ناتو و دیگر ابرقدرت ها از جمله فرانسه عقب نشستند و هیچ کاری در مورد خونریزی در الجزایر انجام ندادند.

بحران انسانی ایجاد شده توسط صربستان نیز نشان داد که نیروهای ناتو نمی توانند مشکل را حل کنند. صربستان باید راه حل خود را پیدا می کرد. اگرچه قدرت های ناتو بمباران کردند و قدرت خود را در یوگسلاوی و عراق آزاد کردند، اما نتوانستند حاکمان را تحت سلطه خود درآورند.

این نتایج نشان می دهد که محدودیت های سیاسی خود تحمیلی در استفاده از زور می تواند منجر به مشکلات حل نشده شود. با دستیابی کشورهای کوچکتر مانند کره شمالی و پاکستان به تسلیحات هسته ای، آینده وحشت بیشتری را در بر خواهد داشت. لیبی به رهبری سرهنگ قذافی به دنبال این فناوری به هر قیمتی بود و شبه نظامیان اسلامی به زودی قادر به مونتاژ یک سلاح موقت خواهند بود. دیدن دشمنان کوچکی که از سلاح های با قابلیت انفجار اتمی و جنگ شیمیایی علیه قدرت های بزرگ استفاده می کنند، متناقض خواهد بود.

این وضعیت در کارگیل بود، زمانی که 1,000 شبه نظامی، مزدور و تروریست پاکستانی سنگر گرفته بودند. در نهایت پس از 50 روز تلاش همه جانبه، 407 نفر جان باختند، 584 نفر مجروح شدند و شش نفر مفقود شدند. پس از استفاده قابل توجه از نیروی هوایی، موفق به بازپس گیری ارتفاعات ممنوعه الهی شدیم.

مقاله 200 کلمه ای در مورد جنگ به زبان انگلیسی

معرفی:

 تمدن روشی از زندگی است که احساسات وحشیانه بشریت را مهار می کند و غرایز اصیل را پرورش می دهد و به آنها اجازه می دهد که غالب شوند. به عبارت دیگر، تمدن حالتی است که در آن عالی ترین آرمان های جامعه بشری تحقق می یابد و با قوانین جنگل خداحافظی می کند.

افکار و اعمال انسان همه چیز را به طور طبیعی و خود به خود منعکس می کند. تمدنی مانند یونان و روم نه به خاطر جنگ هایش بلکه به خاطر ادبیات، هنر، معماری و فلسفه هایش مورد تحسین قرار می گیرد.

در زمان صلح، انسان طبق تاریخ به بالاترین تمدن خود دست یافته است. موفقیت نظامی در دوران باستان فقط عظمت ذهن انسان را نشان می داد. هزینه های جنگ زیاد است. هدر دادن افراد، پول و مواد بوده است.

معمولاً جنگ سالاران استدلال می کنند که جنگ می تواند ارزش های اخلاقی را دوباره برقرار کند. بحث گاری پودر استدلال می کند که جنگ اجتناب ناپذیر است. دستاوردهای مسیرهای ساخت هلو در یونان باستان را با مدارس و دانشگاه های دنیای مدرن مقایسه کنید. به عقیده برخی متفکران، جنگ برای رشد بسیاری از فضایل ضروری است.

تمدن باعث صلح می شود. تمدن به صلح بستگی دارد، بنابراین آشفتگی آن را از بین می برد. دلیل اول این است که جنگ، انسان را به دلیل احساسات وحشیانه اش کمتر از انسان می کند. تمدن متضمن استاندارد بالایی از رفتار اجتماعی است که احساسات ظریف تر را تشویق می کند. جت لورو سبی دلالت بر قصابی سازمان یافته مردان جوان در آستانه زندگی دارد.

علم ویرانگر: جنگ علم تخریب است. اینها قطعا مورد پسند نیستند. در نتیجه مردان ظالم، حریص و خودخواه می شوند. هر چه جنگ های ما بیشتر باشد، ویرانی هایمان بیشتر است. در حال حاضر، حتی مناطقی که ساکنان آن غیرنظامی هستند در اثر جنگ ویران شده اند.

از هوا، بمباران شدید شهرها، مزارع ذرت، پل ها و کارخانه ها را ویران می کند. در نتیجه، پیشرفت سال‌ها معکوس می‌شود و انسان باید چیزی را که برای آن تلاش و هزینه زیادی صرف کرده است، از نو بسازد.

نتیجه:

در نتیجه، مردم چند ساعت فرصت دارند تا در طول جنگ مدرن به هنر و معماری اختصاص دهند. تمام وقت فکر کردن

مقاله طولانی در مورد جنگ به زبان انگلیسی

معرفی:

بزرگترین فاجعه بشریت، جنگ، شر است. در پی آن مرگ و ویرانی، بیماری و گرسنگی، فقر و تباهی است.

جنگ را می توان با در نظر گرفتن ویرانی هایی که چند سال پیش در کشورهای مختلف ایجاد شد، تخمین زد. جنگ‌های مدرن به‌ویژه نگران‌کننده هستند، زیرا می‌توانند کل کره زمین را در بر گیرند.

با این حال، جنگ هنوز یک فاجعه وحشتناک و هولناک است، علیرغم این واقعیت که بسیاری آن را چیزی نجیب و قهرمانانه می دانند.

اکنون از بمب اتمی در جنگ استفاده خواهد شد. برخی می گویند جنگ ضروری است. جنگ در طول تاریخ در تاریخ ملت ها تکرار شده است.

جنگ در هیچ مقطعی از تاریخ جهان را ویران نکرده است. جنگ های طولانی و کوتاه صورت گرفته است. بنابراین، برنامه ریزی برای صلح ابدی یا برقراری صلح دائمی بیهوده به نظر می رسد.

نظریه برادری انسان و خشونت پرهیزی مطرح شده است. مهاتما گاندی، بودا و مسیح. استفاده از تسلیحات، نیروی نظامی، و درگیری های تسلیحاتی، به رغم آن، همیشه رخ داده است. جنگ همیشه بوده است

در طول تاریخ، جنگ یکی از ویژگی های ثابت هر عصر و دوره ای بوده است. مولیز، فیلد مارشال معروف آلمانی، در کتاب معروف خود، شاهزاده، جنگ را بخشی از نظم جهانی خدا اعلام کرد. ماکیاولی صلح را فاصله ای بین دو جنگ تعریف کرد.

در رویای شاعران و پیامبران دیده شده است که هزاره صلح و جهانی بدون جنگ را به ارمغان خواهد آورد. اما این رویاها محقق نشدند. به عنوان حفاظت در برابر جنگ، پس از جنگ بزرگ 1914-18، نهادی به نام جامعه ملل تأسیس شد.

با این وجود، جنگ دیگری (1939-45) به این نتیجه رسید که تفکر صلح ناگسستنی غیرواقعی است و هیچ نهاد یا مجمعی نمی تواند دوام آن را تضمین کند.

تنش ها و استرس های هیتلر باعث فروپاشی جامعه ملل شد. علیرغم کار خوب خود، سازمان ملل متحد آنطور که پیش بینی می شد کارآمدی خود را ثابت نکرده است.

علیرغم سازمان ملل، جنگ های زیادی رخ داده است، از جمله جنگ ویتنام، جنگ هندوچین، جنگ ایران و عراق و جنگ اسرائیل عرب. انسان ها به طور طبیعی به عنوان راهی برای دفاع از خود می جنگند.

هنگامی که افراد نمی توانند همیشه در صلح زندگی کنند، در واقع انتظار بیش از حد انتظار از این همه ملت است که در یک وضعیت صلح ابدی زندگی کنند. علاوه بر این، همیشه اختلاف نظرهای گسترده بین ملت ها، شیوه های متفاوت نگاه به مسائل بین المللی و تفاوت های اساسی در سیاست و ایدئولوژی وجود خواهد داشت. اینها صرفا با بحث حل نمی شود.

در نتیجه جنگ ضروری است. به عنوان مثال، گسترش کمونیسم در روسیه باعث بی اعتمادی و سوء ظن در اروپا قبل از جنگ جهانی دوم شد. دموکراسی در چشم آلمان نازی بود و محافظه کاران بریتانیا از تسلط کمونیست ها می ترسیدند.

نتیجه:

هنگامی که ایدئولوژی سیاسی یک کشور برای کشور دیگر منفور باشد، صلح نمی تواند حفظ شود. همچنین دشمنی های سنتی بین ملت ها و ناهماهنگی بین المللی وجود دارد که ریشه در گذشته دارد.

مقاله 350 کلمه ای در مورد جنگ به زبان انگلیسی

معرفی:

نتیجه جنگ است. این زمین صبور در مواقعی توسط انسان متلاشی شده است. دستانش را به خون مقدس برادران خود آلوده کرد و کاخ هایش را به خاک انداخت. گاهی انگار با زندگی جوری بازی می کند که انگار یک چیز کوچک است. مردم صلح طلب جنگ نمی خواهند، صلح و خوشبختی می خواهند.

تشنگی برای آرامش در انسان طبیعی است. آرامش اعتقاد اوست. چرا جنگ ها اتفاق می افتد؟ انسان قدیم ممکن است از برخورد با حیوانات وحشی و بلایای طبیعی کمی وحشیگری به دست آورده باشد. این امکان وجود دارد که برخی از مردم جانور به دنیا بیایند.

آنها ماهیت واقعی خود را زیر آداب و عفت در آموزش مدرن پنهان می کنند، اما گاهی ماهیت واقعی آنها آشکار می شود. ما جانور بدوی ناسازگار را در او می بینیم. تخریب بازی ها همیشه در بین آنها محبوب است. در نتیجه امیال و افکار آنها جنگ اجتناب ناپذیر است.

انقلاب صنعتی اروپا می توانست بهشتی را برای جهان ایجاد کند. با این حال، در کمال تعجب بسیاری از مردم، برخی از کشورهای اروپایی پس از تحریک توسط عده ای طمعکار، با استفاده از قدرتی که در طول انقلاب به دست آوردند، در سراسر جهان گسترش یافتند.

نتیجه جنگ، ویرانی، کشتار و حرکت به عقب است. نابودی هیروشیما و ناکازاکی مردم را به وجد می آورد. بی عدالتی بی رحمانه ای رخ داد که هزاران کودک، زن و مرد بی گناه در فضای آزاد طبیعت جان باختند. در نتیجه جنگ نفرین شده است.

افسانه ها و افسانه های لانکا، تروی و کربلا نبردهای ویرانگر را توصیف می کنند. هرگز از این جنگ ها برای هیچ انسان و قبیله و ملتی سودی حاصل نشده است. در مخرب بودنش شکی نیست.

در این عصر ما به کجا می رویم؟ آیا الکی طلایی برای شکار وجود دارد؟ امید چندانی به کشورهای توسعه یافته نداریم. مسابقات اسلحه قلقلک می دهد. نیش های وحشی شک و ناباوری زیر برادری و ادب ساختگی می درخشد.

شاید مناسب باشد که همین اظهارات را در مورد UNO امروز حداقل تا حدی بیان کنیم.

شادی و آرامش دست به دست هم می دهند. شاید به همین دلیل است که امروزه کمبود دارند. بسیاری از مردم اینجا حریص، خودخواه یا خودمحور هستند، به ویژه کسانی که رهبری می کنند.

هر کدام اهداف، اهداف و روش های متفاوتی دارند. اگر تنها یک هدف اصلی وجود داشته باشد، صلح جهانی در واقع صلح را به ارمغان می آورد. صرف نظر از تفاوت‌های بین سیستم‌ها یا باورهای فلسفی، همه ما می‌توانیم به راحتی آنها را برای جهانی آرام‌تر نادیده بگیریم.

تحمل و عدم اشاعه باید تضمین شود. اکنون زمان آن است که سازمان ملل قدرت و آزادی عمل بیشتری نشان دهد. هزاران سال برای ساختن تمدن ما گذشته است. از آنجا که ما عصبانی هستیم، نباید به آن آسیب بزنیم یا اجازه دهیم کسی به آن آسیب برساند. "ما باید یکدیگر را دوست داشته باشیم یا بمیریم."

ارسال نظر