معرفی:
نقل قول های انشا تلویزیونی
جذابیت چشم همیشه بیشتر از جذابیت گوش است. تلویزیون یکی از بزرگترین اختراعات عصر ماست. این کلمه از یک کلمه لاتین به معنای "دیدن از دور" گرفته شده است. ابزاری قدرتمند برای تبلیغات بوده است. از زمان پیدایش محبوبیت گسترده ای به دست آورده است.
امروزه به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما تبدیل شده است. همه از نشستن در اطراف آن برای سرگرمی و اطلاعات در اوقات فراغت خود لذت می برند. در این عصر تنش و افسردگی، تلویزیون بحرانی شده است. تنش ها را کاهش می دهد و باعث می شود فعلاً نگرانی ها را فراموش کند.
تلویزیون در این دنیای مدرن از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. موثرترین منبع تفریحات خانگی است. ما می توانیم با نشستن در اتاق خود از نمایش ها، کنسرت های زنده، فیلم ها، بازی ها و مسابقات زمین های بازی لذت ببریم.
انشا آخرین روز من در مدرسه با نقل قول
علاوه بر این، برنامههای ویژهای برای هر سن و گروهی از مردم، خواه کودک باشند یا خانهدار، کشاورز یا سرباز، یا مرد یا زن حرفهای، از تلویزیون پخش میشود. هرکس سهم خود را در برنامه ها دارد.
تلویزیون منبع اطلاعاتی قابل اعتمادی است. با نشستن در اتاقهایمان، میتوانیم رویدادهای هزاران مایل دورتر را یاد بگیریم و تماشا کنیم. این اطلاعات در مورد رویدادهایی که در جهان سیاسی، اجتماعی، علمی، اقتصادی و صنعتی رخ می دهد با تجزیه و تحلیل عمیق می دهد.
علاوه بر این، تلویزیون در زمینه های آموزشی و پژوهشی خدمت کرده است. همچنین به ابزاری مؤثر برای آموزش علوم و فناوری تبدیل شده است. دانشجویان پزشکی می توانند عمل های پیچیده را به صورت زنده از سالن های عمل تماشا کنند.
برنامه های مربوط به هر حوزه از آموزش و زندگی برای راهنمایی و کمک مردم نمایش داده می شود. کشاورزان در مورد آخرین کودها، آخرین دانه ها، فرآیندهای حفظ میوه و سبزیجات و روش های رشد محصول مطلع می شوند. اطلاعیه ها در مورد موقعیت های بحرانی یا خطر قریب الوقوع به مردم هشدار می دهند.
بنابراین می توان گفت که تلویزیون به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی بشر تبدیل شده است. این به این دلیل است که همه آن حوزه هایی را که بر زندگی و رفتار انسان علاقه مند است و بر آن حاکم است، پوشش می دهد.
"تلویزیون شما را قادر می سازد تا در خانه خود توسط افرادی که در خانه خود ندارید سرگرم شوید."
نقل قول های انشا تلویزیونی
- «آنچه در اینجا اتفاق میافتد این است که تلویزیون با ایجاد گونهای از اطلاعات که به درستی میتوان آن را اطلاعات نادرست نامید، معنای «آگاه بودن» را تغییر میدهد. اطلاعات نادرست به معنای اطلاعات نادرست نیست. این به معنای اطلاعات گمراه کننده - اطلاعات نابجا، نامربوط، تکه تکه یا سطحی - اطلاعاتی است که توهم دانستن چیزی را ایجاد می کند اما فرد را از دانستن دور می کند.
- "فرم ماهیت محتوا را تعیین می کند."
- تلویزیون مرکز فرماندهی معرفت شناسی جدید است. هیچ مخاطبی آنقدر جوان نیست که از تلویزیون محروم شود. هیچ فقری آنقدر ذلیل نیست که تلویزیون را کنار بگذارد. هیچ آموزشی آنقدر عالی وجود ندارد که تلویزیون آن را اصلاح نکند.»
- با تلویزیون، ما خودمان را به یک حال پیوسته و نامنسجم تبدیل می کنیم.»
- هنگامی که اخبار به عنوان سرگرمی بسته بندی می شوند، این نتیجه اجتناب ناپذیر است. و اینکه میگویم برنامههای خبری تلویزیون سرگرم میکند اما اطلاعرسانی نمیکند، حرفی به مراتب جدیتر از این میگویم که ما از اطلاعات واقعی محروم میشویم. من میگویم که ما در حال از دست دادن احساس خود نسبت به معنای آگاه بودن هستیم.»
- ما اکنون وارد نسل دوم کودکانی هستیم که تلویزیون برای آنها اولین و در دسترس ترین معلم و برای بسیاری قابل اعتمادترین همراه و دوست آنها بوده است."
- «آگهیهای تجاری… شعاری ارائه میکنند که تصویری جامع و قانعکننده از خود برای بینندگان ایجاد میکند.»
- «اینکه تلویزیون چگونه دنیا را روی صحنه میبرد، الگویی میشود برای اینکه دنیا چگونه باید به درستی صحنهسازی شود».
- «سرگرمی اشکالی ندارد. همانطور که یک روانپزشک زمانی بیان کرد، همه ما در هوا قلعه می سازیم. مشکلات زمانی به وجود می آیند که سعی می کنیم در آنها زندگی کنیم.»
- «هیچ موضوع مورد علاقه عمومی - سیاست، اخبار، آموزش، دین، علم، ورزش - وجود ندارد که به تلویزیون راه پیدا نکند. این بدان معنی است که تمام درک عمومی از این موضوعات توسط تعصبات تلویزیون شکل می گیرد.
- «تلویزیون فرهنگ باسواد را گسترش یا تقویت نمی کند. به آن حمله می کند.»
- «اگر جهل را علم بدانیم چه کنیم؟»
- "تکنولوژی یک ایدئولوژی است."
- "ویرانی معنوی بیشتر از دشمنی با چهره ای خندان ناشی می شود."
- زمانی که من در سن شما بودم، تلویزیون را کتاب می نامیدند.
- "من دوست دارم همیشه تلویزیون تماشا کنم، اما مغز ما را خراب می کند."
- "آسمان بالای بندر به رنگ تلویزیون بود که روی یک کانال مرده تنظیم شده بود."
- «هیولا شام خورد. سپس تلویزیون تماشا کرد. سپس یکی از کمیک های برنارد را خواند. و یکی از اسباب بازی هایش را شکست.»
- "تلویزیون در اتاق پذیرایی است، من همیشه باید آن را با یک چتر آفتابی تماشا کنم تا در صورتی که نور خیره کننده ای وجود داشته باشد، و خدای من، وقتی شب دعوا است، دایه وحشی است و ما باید به مکان هایمان بپریم و آماده شویم."