انشا 50، 100، 250 و 500 کلمه ای در مورد اینکه چقدر خودتان را به زبان انگلیسی می شناسید

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

معرفی

همیشه آن فرد New Age-y در زندگی همه وجود دارد که جملاتی مانند "اگر خودت را نشناسی، زندگی نخواهی کرد." یا، «اگر خودت را نشناسی، نمی‌توانی معتبر باشی». و شما همیشه اینطور هستید که "من خودم را می شناسم." سپس به خانه می‌رسی و با خود می‌پرسی: «چرا اخیراً سه رابطه وحشتناک داشتم؟» تعجب می کنم که چرا این روزها اینقدر افسرده شده ام؟ چرا من برای بازی های ویدیویی ناامید هستم؟ 

چرا احساس ناراحتی و مقاومت در برابر شناخت بهتر خود می کنید؟

50 کلمه انشا در مورد اینکه چقدر خودتان را می شناسید

ما در نتیجه هر موقعیتی که با آن روبرو می شویم دائماً در حال تغییر و شکل گیری هستیم. چیزی به نام درک کامل از خود وجود ندارد. داشتن یک زندگی کامل و کامل کافی نیست. زندگی ما همیشه حول محور دانستن بیشتر از دیگران نسبت به خودمان است.

روشی که شما زندگی می کنید و کسی که توسط هیچ چیز خارج از خودتان اداره می شوید. شناخت خود به شما کمک می کند تا متوجه شوید که زندگی چقدر می تواند ساده باشد و چقدر بر سرنوشت خود قدرت دارید.

100 کلمه انشا در مورد اینکه چقدر خودتان را می شناسید

همیشه مهم‌تر است که بدانید چه کسی هستید تا اینکه بدانید دیگران در مورد شما چه فکری می‌کنند. افراد دارای منیت آن را دریافت نخواهند کرد. آنها قادر به دیدن آن نخواهند بود. در داستان ابرقهرمانی شما، ایگو شرور شیطانی است که خودآگاهی را تهدید می کند. به عنوان مثال، تمرین ذهن آگاهی به ما این امکان را می دهد که خود را از شر خود خلاص کنیم و آرامش را در زندگی خود ایجاد کنیم.

شناخت خودمان به ما درک بهتری از جهان می دهد. همانطور که بزرگ می شویم، احساس برادری و خواهری را برای افراد دیگر ایجاد می کنیم. با درک اینکه همه ما موجوداتی نامحدود هستیم، شروع به دیدن زندگی در پرتو واقعی آن می کنیم. اگر خودتان را بشناسید، می توانید بزرگترین سلاح را در زرادخانه خود داشته باشید. وقتی خود را به طور واقعی بشناسید، اعتماد به نفس و قدرت پیدا می کنید.

اجازه ندهید کسی یا چیزی شما را از چیزی که هستید منحرف کند.

250 کلمه انشا در مورد اینکه چقدر خودتان را می شناسید

نگاهی به خودم باعث شد تا چند چیز در مورد خودم کشف کنم.

اولین کاری که انجام می دهم این است که به خودم، احساسات، اعمال و توانایی هایم اعتماد کنم. غروری که به خودم احساس می کنم بسیار زیاد است!

دلیل دوم این است که خودم را دوست دارم. تولد با چهار دست و پا، سیستم شنوایی بی عیب و نقص و موهبت بینایی یک نعمت بود. وجود من در این دنیا نعمتی از جانب خداوند است. مهم نیست چه اتفاقی برای من می افتد، من هرگز ایمان خود را به خدا از دست نمی دهم. شاید این دلیلی است که شما در زندگی احساس ناامیدی نمی کنید. 

من از مردم، به ویژه دوستانم، که در هنگام نیاز در کنار من بودند، سپاسگزارم. محبت و حمایت خواهران و برادرانم نیز الهام‌بخشی ارزشمند در طول این سفر طولانی برای من بوده است. بهتر از این نمی‌توانست باشد، می‌شود؟

من قابل اعتماد هستم. با افتخار می توانم بگویم که قابل اعتماد هستم حتی اگر ناخودآگاه رازهایی را فاش کنم. هر زمان که انتقاد یا پیشنهادی مطرح می شود، ذهن باز هستم. پذیرفتن اشتباهات و عیوبم با آرامش، بررسی آنها و سنجیدن مسائل به من کمک می کند تا تصمیمات عاقلانه تری بگیرم. 

بدبینی من گاهی اوقات بهترین ها را از من می گیرد. من اصلا ازش خوشم نمیاد هر وقت به چیزی فکر می کنم، نگران می شوم. به من رسیده است که نگران چیزهای بیهوده نباشم، فایده ای ندارد. ناامید شدن کمکی نمی کند.

بالاخره ناخودآگاه اشتباه می کنم. مرحله بعدی پشیمانی است. در نظر گرفتن این اشتباهات می تواند کمک قابل توجهی به خودسازی کند، زیرا دفعه بعد مراقب هستیم که آنها را تکرار نکنیم.

500 کلمه انشا در مورد اینکه چقدر خودتان را می شناسید

روابط با افراد دیگر می تواند زمان زیادی از ما به عنوان انسان را بگیرد. واقعیت این است که شما فقط یک رابطه معنادار در زندگی دارید: با خودتان.

در تمام طول زندگی، فقط شما با شما سفر می کنید. گهواره تا قبر تنها مال توست. این به معنای بیمارگونه بودن نیست. من فقط می خواهم اهمیت شناخت خود و ایجاد رابطه با خود را برجسته کنم.

خودشناسی به سه دلیل مهم است:

دوست داشتن خودت

شناخت خود، چه مثبت و چه منفی، می تواند به فرد کمک کند تا بپذیرد که چه کسی هستند – دقیقاً همانگونه که هستند. برای مثال، تنبلی ممکن است ویژگی مثبتی به نظر نرسد، اما پذیرش آن ممکن است دشوار باشد.

اگر بخشی از وجود شماست، به جای انکار آن، به آن بخش از خودتان احترام بگذارید. با وجود تکذیب های شما، هنوز وجود دارد. تنبلی را می توان به عنوان بخشی از آنچه که هستید و دوست داشت زمانی که یاد بگیرید از آن قدردانی کنید، از آن لذت ببرید و اجازه ندهید مانع شما شود، پذیرفته شود. علاوه بر عشق، می توانید پرورش دهید، رشد کنید، رشد کنید، شکوفا شوید و شکوفا شوید.

خودمختاری

وقتی خودتان را می شناسید، تحت تأثیر نظرات دیگران قرار نمی گیرید. اگر بدانید چه چیزی برای شما مفید است - چه چیزی برای شما خوب است و در نتیجه، چه چیزی مفید نیست، گوش دادن به نظرات و توصیه های دیگران فایده ای ندارد.

هیچ متخصصی مثل شما در مورد وجود خودتان وجود ندارد. این شما هستید که تصمیم می گیرید به چه افکاری فکر کنید و چه کسی می خواهید باشید.

برای داشتن اعتماد به نفس داشتن خودآگاهی و استقلال نیز مهم است. این می تواند به تقویت اعتماد به نفس شما کمک کند تا بدانید چه کسی هستید و چه چیزی را مطرح می کنید.

تصمیم گیری

هرچه دانش بیشتری کسب کنید، بینش و اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و این می تواند به روند تصمیم گیری شما کمک زیادی کند (برای انتخاب های ساده و همچنین انتخاب های پیچیده). در نتیجه بینش اتاق لحظه، شک دیگر مشکلی نیست.

زبان قلب و زبان سر دو زبانی هستند که ما صحبت می کنیم. اگر آنها با هم هماهنگ باشند، می توان تصمیم گیری را آسان تر کرد. اینکه تصمیم می گیرید عمل کنید یا نه بستگی به خلق و خوی شما و اینکه چه چیزی را درست یا غلط می دانید دارد.

وقتی خانه‌ای را پیدا می‌کنید که تمام جعبه‌هایتان را در سرتان می‌کوبد، در حال خرید آن هستید. با این حال، خانه عجیب به نظر می رسد. به دلایلی به نظر شما مناسب نیست.

وقتی دو دیالوگ متفاوت دارید نمی‌توانید در سیستم خود واضح باشید. امروز می خواهی خانه را بخری چون سرت سر کار است. امیدوارم فردا به هشدار قلبی خود مبنی بر عدم ادامه خرید توجه کنید. تصمیم گیری زمانی آسان تر خواهد شد که ذهن و قلب خود را در یک راستا قرار دهید.

نتیجه گیری،

اگر خودتان را بشناسید، تنها چیزی که نیاز دارید در درون شماست. هر یک از ما قدرت تغییر جهان را داریم. یک گنج دفن شده در داخل وجود دارد که فقط در انتظار کشف شدن است.

ارسال نظر