100,150،200، 450، XNUMX کلمه انشا در مورد مادربزرگ من به زبان انگلیسی و هندی

عکس نویسنده
نوشته شده توسط guidetoexam

150 کلمه انشا در مورد مادربزرگ من به زبان انگلیسی

معرفی:

مسن ترین عضو یک خانواده پدربزرگ و مادربزرگ است. من یک مادربزرگ دارم که جای خالی پدربزرگم را پر می کند. امروز می خواهم احساسات و عشقم را نسبت به مادربزرگم به اشتراک بگذارم. در تمام عمرم چنین زن شگفت انگیزی را ندیده بودم.  

مادر بزرگ من:

او 74 سال سن دارد و رکسانا احمد نام دارد. قدرت او در این سن قابل توجه است. راه می رود و کارهای کوچکی انجام می دهد. او حتی در این سن هنوز از خانواده خود مراقبت می کند. همه اعضای خانواده برای او مهم هستند.

تصمیمات او ارزشمند است و همه اول از او می پرسند. او یک زن مذهبی است. بیشتر اوقات خود را صرف دعا می کرد. او به ما قرآن، کتاب مقدس اسلام را آموخت. وقتی بچه بودم، او به من و چند تا از پسرعموهایم با هم درس می داد. حالا بینایی خوبی ندارد، اما همچنان می تواند با عینک بخواند.  

زندگی او در چند کلمه:

سرگرمی مورد علاقه او قصه گفتن و درس های کوچک به ما بود. او بسیار دوستانه است.  

نتیجه:

او را همه دوست دارند کمک های او متعدد است. او هرگز به خاطر آنها پایین نمی آید. همه طوری به او احترام می گذارند که انگار یک خداست.  

انشا طولانی درباره مادربزرگ من به زبان انگلیسی

معرفی:

پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نوه های خود را بسیار دوست دارند. من می خواهم امروز تجربه خود را با مادربزرگ خودم با شما به اشتراک بگذارم. من در تمام عمرم چنین زن شگفت انگیزی را ندیده بودم. تمام خانواده، از جمله پسرعموها، او را بسیار دوست دارند و به او احترام می گذارند. زندگی مادربزرگ رنگارنگ بود و به نظرم باید به افراد مسن مثل او احترام گذاشت.

داستان هایی که پدر و عمویم درباره او می گویند بسیار جالب است. جشن بزرگ و عالی برای عروسی پدربزرگش برگزار شد. از نظر زیبایی، او بی نظیر بود. در نتیجه عشقی که به او داشت، به پدرش پیشنهاد ازدواج داد.

او متوجه شد که مشکلات مالی خانواده‌اش مهم‌ترین جنبه زندگی‌اش است. در نتیجه او معلم پاره وقت شد. او اخلاق کاری عالی داشت. به عنوان یک معلم، حفظ یک خانواده بزرگ چالش برانگیز بود.

با این حال، او هنوز هم توانست موفق شود. سخت کار کردن و ایجاد دنیایی بهتر برای نسل آینده نتیجه می دهد. ستایش او تزلزل ناپذیر است. مبارزه سختی برای او بود. من او را بهترین دوست خود می دانم. علاوه بر من، بسیاری از پسرعموهایم نیز زمان زیادی را با او می گذرانند. او مورد علاقه ما نیز هست. هرگز برای او مشکلی نیست که ما را رد کند. و هرگز برای ما مشکلی نیست که او را دوست داشته باشیم. زندگی را برای آنها بهتر خواهد کرد  

عشقی که به مادربزرگم دارم قابل توجه است. از زمانی که به دنیا آمدم تحت مراقبت او بودم. او مسئولیت کامل تربیت من را به شیوه ای منظم و سالم بر عهده گرفته است. ممکن است مادربزرگ من خیلی جسور باشد. چیزهای زیادی می توانیم از او بیاموزیم. او که یک فرد مودب است، قادر است هر موقعیت ساکتی را به شیوه ای فعال مدیریت کند. هر بار که به سرزمین مادری مادربزرگم می‌رویم، او غذاهای خوشمزه درست می‌کند.

با مادربزرگم کارهای لذت‌بخش زیادی برای انجام دادن وجود دارد. وقتی کودک بودم توسط او آواز خواندن را به من آموخت و او داستان های جذاب بسیاری برای من تعریف کرد. او که بیش از 20 سال است در تجارت است، فردی بسیار با استعداد است.

با تلاش و موفقیت او در کسب و کارش، من انگیزه ای پیدا کردم که در زندگی خود نیز همین گونه باشم. در خیلی از مسابقات اگر مادربزرگم نبود جایزه نمی گرفتم. وقتی نمرات بالایی در امتحان کسب می کنم، مادربزرگم کتاب ها و چیزهایی را به من هدیه می دهد که برایم ارزشمند است. برای اینکه امسال در ریاضیات و علوم خوب عمل کردم، او یک جعبه نقاشی به من هدیه داد.

هر سال مشتاقانه منتظریم تا تابستان را در خانه مادربزرگمان بگذرانیم. شکی نیست که مادربزرگ ما مربی قابل توجهی است. او درس های ارزشمند زیادی به ما آموخته است. او تنها کسی بوده است که به ما کمک کرده تا در زندگی خود حس خوبی از رفتار داشته باشیم. تعطیلات بعدی به من این امکان را می دهد که با مادربزرگم که ممکن است فردی مهربان باشد ملاقات کنم.

او علاوه بر تهیه غذای لذیذ، از سرو آن برای اعضای قدبلند خانواده لذت می برد. انگار یک ماشین بود، آلوده بود. او با وجود سنش بین ساعت 1 تا 4 بعدازظهر را به دوخت و سوزن دوزی اختصاص می دهد. این احتمال وجود دارد که او یک زن سالم و لاغر باشد.

او تمام جنبه های خانه را مدیریت می کند. عشق ما به او فراوان است. خانواده ما در تمام امور مربوط به خانواده با او مشورت می کنند. ما هیچ مشکلی در امور خانوادگی خود نداریم. آنها به آرامی در حال اجرا هستند. در گروه ما دعوا وجود ندارد. لباس ها و زیورآلاتی که می پوشد زیاد خودنمایی نمی کند.

مادربزرگ همیشه از مهمانان استقبال می کند. پارسا و قابل تحسین، او یکی از بهترین زنانی است که تا به حال دیده ام. سرزمین مادری بخش بسیار مهمی از شخصیت او است. این احتمال وجود دارد که او یک سبک زندگی برنامه ریزی شده را هدایت کند. او علاوه بر برنج مخلوط با آب برنج، ترشی، میوه ها و کاری سبزیجات، غذای ساده می خورد. گیاهخواری برای او امکان پذیر است. او یک بار در روز در ظهر غذا می خورد و یک بار در طول شب ساعت 9 شب چای فقط دو بار در روز درست می شود: یک بار در صبح و یک بار در عصر.

مرسوم است که مادربزرگ ها از ساروی های ساده و رنگی سبک استفاده می کنند. ساری های مورد علاقه او با وجود رنگ های زیبا، آن رنگ ها را ندارند. او به هیچ وجه مخالف مد و طراحی نیست.

وقتی صحبت از کار مفید می شود، او شیرین است. این امکان وجود دارد که او برای ما ژاکت ببافد. به نظر او، بیکار ماندن طولانی مدت ایده عاقلانه ای نیست. وی علاوه بر سایر وظایف خود در پروژه های دیگری نیز حضور خواهد داشت. او به مادرم در کارهای خانه کمک کرد. او که سال ها شیرینی و کیک تهیه کرده است، می داند چگونه آنها را به خوبی انجام دهد.

نتیجه:

من مادربزرگم را خیلی دوست دارم، مامان و خاله‌ام هم همینطور. احترام آنها به او و حمایت از کار او مشهود است. همه ما سعی می کنیم او را نیز دوست داشته باشیم. زندگی من بدون او مثل قبل نمی شد. 

 انشا کوتاه درباره مادربزرگ من به زبان انگلیسی

معرفی

هیچ زنی قوی تر از مادربزرگ من نیست. وقتی از تشخیص سرطان سینه مادربزرگم مطلع شدم، کلاس ششم بودم. اگرچه در آن زمان واقعاً متوجه منظور آنها نشدم، اما می دانستم که این کار اشتباهی است. مادربزرگ من هم زن قوی بود. او یکی از با استعدادترین مبارزانی است که تا به حال دیده ام. همانطور که او هرگز امید خود را به ما از دست نمی داد، من هرگز امید خود را به او از دست ندادم.

در این دوران بود که مادربزرگم روزهای مریضی زیادی را پشت سر گذاشت، اما همیشه خوشبین بود. میزان واقعی رنج او هرگز برای کسی فاش نشد. با وجود اینکه برایش سخت بود، به حمایت و مراقبت از اطرافیانش ادامه داد. مادربزرگ من بعد از همه شیمی درمانی هایش سرطانی نیست!

من واقعاً عشق مادربزرگم به خانواده اش را تحسین می کنم. او همیشه آنها را مقدم بر دیگران قرار می دهد. به این دلیل است که می دانم او به جای درک من در مورد من قضاوت نمی کند و می توانم به او اعتماد کنم. تا زمانی که من گریه می کنم، او مرا در آغوش می گیرد و سعی می کند راه حلی پیدا کند یا مشکل را با من صحبت کند. او هرگز از من برای شکایت از چیزی انتقاد نمی کند.

الهام من برای اینکه آدم بهتری باشم از او می آید. هر چقدر هم که سخت باشم، او تنها کسی است که از من دست برنداشته است. برای من غیرممکن است که الهامی که او به طور روزانه به من می دهد و شادی که از سخنان او دریافت می کنم را فراموش کنم. خاطره مورد علاقه من از او عشقی است که به همه در سراسر جهان داشت. من صمیمانه امیدوارم که او همیشه عشق من به او را به یاد داشته باشد.

با استفاده از تجربیات او به عنوان راهنما، آموخته ام که حرکت رو به جلو معنادارتر از تلاش برای تغییر گذشته است. علاوه بر این، آموختم که کار سخت و شجاعت می تواند بدشانسی را تغییر دهد، بدشانسی که از بدو تولد به وجود نمی آید. مادربزرگم درس های زیادی به من داده است. تنها آرزوی من این است که وقتی نوه دارم مثل او خارق العاده باشم.

پاراگراف در مورد مادربزرگ من به زبان انگلیسی

من یک مادربزرگ دارم که در قالب یک زن بی خدا است. خدمت و فداکاری تنها هدف زندگی است. به همین دلیل، او حق دارد در خانواده ما ادعا کند و احترام بگذارد.

هیچ کس در خانواده شلوغ تر از مادربزرگ من نیست. او به‌عنوان مهم‌ترین چرخ وسیله نقلیه خانوادگی، نقش مهمی را ایفا می‌کند. او خانمی است که از بچه ها مراقبت و پرستاری می کند. معلوم است که او یک زن مذهبی است. قبل از سحر از خواب بیدار می شود و قبل از مدیتیشن حمام می کند. در حالی که در مقابل معبدی که در خانه اش برپا کرده نشسته است، کتاب های مقدس می خواند و سرود می خواند.

آشپزی یکی از کت و شلوارهای قوی مادربزرگ من است. او علاوه بر تهیه غذاهای لذیذ، غذاهای لذیذی برای اعضای قدبلند خانواده سرو می کند. او با اعمال خود ماشین ها را آلوده می کند. او با وجود سنش بین ساعت 1 تا 4 برای خیاطی و سوزن دوزی وقت می گذارد.

یک زن سالم و تنومند به نظر می رسد که از سلامت معقولی برخوردار باشد. تمام جنبه های خانه توسط او مراقبت می شود. بنابراین عشق ما به او بسیار عمیق است. هر یک از اعضای خانواده در مورد تمام مسائل خانوادگی با او مشورت می کنند. به این ترتیب همه چیز در خانواده ما بدون مشکل پیش می رود و با هیچ مشکلی مواجه نمی شویم. گروه ما هیچ دعوای ندارد.

مهربانی و توجه زیادی در او وجود دارد. مشخص است که او بسیار سخت کوش است. زندگی او پر از لحظاتی است که هدر نمی دهد. چه این کار باشد چه آن کار، او همیشه مشغول است. خانواده ما تحت رهبری او پیشرفت چشمگیری داشته است. نحوه مراقبت او از ما فوق العاده است. لباس‌ها و زیورآلاتی که خودنمایی می‌کنند، سبک او نیستند. هیچ کاری نیست که او انجام ندهد که شما احساس خوشایندی کنید. این خانم آرمانگرا و با تقوا است. سرزمین مادری در قلب او جایگاه ویژه ای دارد.

انشا ساده در مورد مادربزرگ من به زبان انگلیسی

معرفی:

در اکثر خانواده ها، مسن ترین عضو، رئیس است. مسن ترین عضو خانواده ما همیشه یک مادربزرگ بوده است. اعضای خانواده به او به عنوان یک رهبر و راهنما نگاه می کنند. ما همیشه قبل از هر کاری از او اجازه می گیریم. او سزاوار عشق و احترام است. در طول این سال ها، او فداکاری های زیادی برای خانواده خود انجام داده است. خوشحالم که امروز تجربه مادربزرگم را با شما به اشتراک می گذارم.  

این چیزی است که مادربزرگم گفته است:

نام من نظم احمد است. این زن حدود 70 سال سن دارد و هنوز توانایی راه رفتن و حرکت صحیح را دارد. او یک شخصیت جذاب است. صحبت کردن با ما برای او بسیار آسان است و از به اشتراک گذاری داستان با ما لذت می برد. داشتن فرصتی برای گذراندن وقت با او برای من و پسرعموهایم واقعاً هیجان انگیز است.    

روالی که او هر روز دنبال می کند به شرح زیر است:

نماز صبح اولین کاری است که صبح که از خواب بیدار می شود. اعتقادات مذهبی او برای او بسیار مهم است. او به عنوان یک خانواده، همه را تشویق می کند که بیشتر و بیشتر دعا کنند. حتی در حال حاضر، او هنوز هم برای رسیدگی به وضعیت آشپزی به آشپزخانه می رود. او در زمان خود آشپز شگفت انگیزی بود. ساعت 1 قبل از نماز ظهر غسل کرد. بعد از ظهر با همه ما نشست و مدتی به ما درس داد. آیا هنوز هیچ مشکل بهداشتی مهمی وجود ندارد؟  

چقدر دوستش دارم:

او برای من بسیار خاص است. من او را بهترین دوست خود می دانم. از بچگی بیشتر وقتم را با او می گذراندم. همچنین، ما پسرخاله هایی داریم که با هم بزرگ می کنیم و با آنها وقت می گذرانیم. او همیشه ما را خیلی دوست داشت. حتی کل خانواده او را دوست دارند.  

نتیجه:

ما به عنوان ارشد ترین عضو خانواده مان به او احترام می گذاریم. خانواده ما از بسیاری جهات توسط او بهتر شده است.

ارسال نظر